ابوذیات فارسی
خب همون طور که وعده داده بودم، حالا نوبت ابوذیات فارسیه که خودم سرودم. البته ذکر چند نکته لازمه:
1. از اونجایی که این شعر تقریبا تو فارسی نیست، و روش سرودنش حتی در زبان عربی هم سخته، پس کاستی های سروده های زیر رو از بنده بپذیرید! راه دراز و نو سفر و این حرفا!
2. اگه یه جایی اشکال وزنی یا مشکل تو قرائت مصرعی داشتید، این رو بذارید به حساب همون اختیارات و استثنائاتی که در مورد ابوذیه صدق می کنه.
3. حتما حتما نظرتون رو راجع به این اشعار و همچنین راجع به ابوذیه (مخصوصا نوع فارسیش) بگید.
----------
خب این هم از ابوذیات بنده:
1.
شبیه دلبرم دلبر ندیدم
نظیرش نه شنیدم من نه دیدم
خدا داند نه اینکه من ندیده ام
نگارم نیست مانند بقیه
2.
دلم از دوری دلدار ریشه
شدم نابود از بنیان و ریشه
لباسم مشکی و رُخ پُر ز ریشه
مگر دوری از او چیز کمیه؟
3.
شده مهمان من در هر شبی همّ
ز اندوهش به ابر غم شبیهم
گر آید در برم تنها شبی هم
شوم مستش که او خوش دلبریه
4.
همین گعدات که هستش همیشه
همه کِیفِش همین دور همیشه
وگرنه هر کسی تنها هم میشه
صفای گعده چیز دیگه ایه
- ۹۶/۰۵/۱۳
دومی خوب بود
اما ابوذیه خاص دنیای عرب هست فکر کنم چون کلمات اونها خیلی متنوع هستش امروز گفتم فارسی سرچ کنم با وبلاگ شما رو به رو شدم.موفق باشید